سفارش تبلیغ
صبا ویژن

94/5/30
6:45 عصر

باور این که نباشی،کار آسانی که نیست

بدست نازی | admin در دسته

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست

می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست

می نشینی روبرویم،خستگی در می کنی

چای می ریزم برایت،توی فنجانی که نیست

بازمی خندی ومی پرسی که حالت بهتر است؟!

باز می خندم که خیلی،گرچه می دانی که نیست

چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی

دستهایم را بگیری،بین دستانی که نیست..؟!

وقت رفتن می شود،با بغض می گویم نرو...

پشت پایت اشک می ریزم, توی ایوانی که نیست

بعد تو این کار هر روز من است

باور این که نباشی،کار آسانی که نیست.....